سلام
سلام به انان که در ناکجاي عالمند.به انانكه در دل هميشه حاضر ولي غايب از نظرند. به ماه من و خورشيد تو.به عشق من و اميد تو.ياس من و ياس تو.
السلام و عليكم و رحمت الله
ميدانم كه نميداني وسعت بي انتهاي عشق مرا كه تا كجاست .
اما
ميدانم اين راه كه ميرويم بي همسفر اي عشق من خطاست.
زخم خنجر تزوير بر پيكر عشق ميزنند اما لبخند بزن كه شاهد صداقتت خداست.
حالي رسد به فرياد يا كه بگيرد دستت.
ان دست كه در فرازش هرگز نبيني دستي.
دردي كه گلوگير شد و زخمي كه به سينه چو زنجير شد و اشكي كه چكيده نشد... اما
فرياد كشيدم كه خدايا تو شنيدي ....و نشد.
غم فراق
بار الهي! مددي، چون دل ما از پا رفتساقي ما نرسيد و چه غمي بر ما رفتعشق را من که طلب کرده بدم با زاريدلبري داد که هوش همگان از جا رفتدلبر ما که ز حسنش همه را مست کندباده را زير لبم برد و سپس تنها رفتسوزهايي که کشيدم ز بر دلبر خويشهمه مطلوب شدند و دل ما شيدا رفتگر چه او کار ندارد که چه ما مي گوييمدل بر اين مست شده چون دم او بر ما رفتچشم او آب حيات و صوت وي نغمه ي نازاز بر زلف و لبش هستي دل هم وا رفتصابري کن دل من دست خدا يارت بادکه دل از دولت حق سرخوش و هم برنا رفتمن جز او ناز نديدم اندر اين چرخ بلندکه از او دست و دلم بي دل و پر معنا رفتدل من شوخ ز خود وا کن و مطرب بطلبکه از اين دلبر دردانه به ما غم ها رفتمطربم گو که زند چنگ و هم آواز کندکه از اين عشق ز غم سوزم و دل والا رفتتهنيت باد ز اين غم به دل تو ، آتشکه گر از عشق نسوزي دم تو سرما رفت
سلام ليلا جان
زيبا و با احساس و مثل هميشه پر از رازهاي پنهاني
خيلي قشنگ شده نتيجه مشاعرتون
موفق باشي
دوست دارم
سلام بهانه عزيز خوبي ؟
با اجازه مطلبتان را با اسم دزد عشق در آدرس زير با اسم و آدرس سايت خوبتان منتشركردم.
با سپاس دكتر رحمت سخني از مركز آموزشي درماني امام خميني (ره) اروميه :
دزد عشق !!!
نوشته : بهانه
بغض هاي شکسته ام گلوگير شده
اشکي که نيامدست تبخير شده
درد دل من راه گلو بگرفته
آهم به ميان سينه زنجير شده
کودست شفا بخش دل غمگينم؟
تا اينکه شفا دهي کمي دير شده
گر سوز دل غمزده ام گوش کني
اين سينه . قرباني تزوير شده
((اين شعر تبادلي بين دلهاست . دلهايي که ميفهمند))
دکتر رحمت سخني از مرکز آموزشي درماني امام خميني (ره) اروميه west azerbaijan
http://www.bahanebodan.parsiblog.com
/http://www.rs272.com/
http://rs1362.blogdoon.com/
http://rs272.persianblog.ir/
http://www.sahand272.blogfa.com/
http://www.rs272.parsiblog.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
مگر براي مصلحت نگه ندارم دلم را برود
وگر نه ناله ميكنم ، نمي گذارم ، برود
اگر هواي رفتنش زسر بدر نمي رود
فرصتي آنقدر كه من جان بسپارم ، برود
هميشه اشك حسرتم بدرقه ساز راه اوست
نشد ، كه پيش پاي او اشك نبارم ، برود
بقهر رفتنش ببين ، كه پا به پا همي كند!
مگر زلج برود خود هيچ نيارم ، برود
آن گل تازه را كه دل بهم فشردو مي رود
باري اگر نپمرد، به ، بر فشارم برود
يار روان و مهدي از عقبش به سر دوان
غصه مخور ليلا دل حزين نمي گذارد برود