سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حســرت پـــرواز

اصلاً فکرش را نمی کردم !!!!!!

اصلاً فکرش را هم نمی کردم

با صورتی به این زیبایی ، این قدر زشت برخورد کنی.

اصلاً فکرش را نمیکردم!

با تفکرات زیبایت این قدر زشت عمل کنی1

اصلاً فکرش را نمیکردم!

با همه ی من و تو

تو خودت نباشی

تو کی هستی؟؟؟

دارم میترسم.......


بگو به من دوستت دارم

بگو به من دوستت دارم

جاری می شوی در من در وجودم

بگو به من دوستت دارم

بگذار ماه را بجای تونگذارم.

میترسم از نبودنت

          از رفتنت

بگو به من دوستت دارم

می ترسم که زندگی باشد و تو نباشی

فکر واندیشه باشد وتو نباشی

احساس و عشق باشد و تو نباشی

می ترسم از نبودنت

از من ودرونم مگریز

بگو به من دوستت دارم

بگذار تا چسبیده به قلبت بمانم

برای با تو بودن سکوت میکنم.

بگو به من دوستت دارم

می ترسم

می ترسم از نبودنت


نیروی جاذبه

    نظر

من نمیدانم نیوتن چه میگوید؟

این فقط نیروی جاذبه اوست که همه چیز را بطرف خودش جذب میکند!

فقط او

فقط چشمان او

فقط سکوتش

فقط عشق

وقتی هست دلهره ای ندارم.

حرف حساب نیوتن را من نفهمیدم!!!

سیب را به آسمان انداخت

به طرف زمین آمد

به طرف او              او سیب سرخ را خیلی دوست دارد


]چی شده؟؟

    نظر

این روزها وقتی تو خیابون های شهرم قدم میزنم احساس می کنم

کبوترهای شهرم هم روی زمین قدم میزنند.

چی شده؟ پرواز را از یاد برده ایم؟

چقدر منگم ! چقدر گنگم! خدایا

اما من هنوز در حسرت پروازم! حسرت پرواز

 


مرد بزرگ

    نظر

باسکوتم دردهایت را به دل میخرم.

با نگاهم رنجهایت را

با لبخندم قوی بودنت را

با همه کودکی ات

چه مردانه به زندگی نشسته ای

علی جان

پسرم

دردانه مادر

مرد بزرگ من

می ستایمت

عاشقانه دوستت دارم.


تماس دوقلب

    نظر

عزیزترین 

کاش میدانستی که انگیزه نوشتن این نامه شیون شبانه من است.

قلب من امروز غروب همین چند لحظه پیش سکوت خود را شکست

وبا من با دیده هایی گریون گفت که ،چندماهی است از قلب تو آبستن است.

نام یک قلب شکسته است یک قلب شکسته ی آبستن .

فکر میکنی فرزندم تصادم بدون تماس دوقلب چه می تواند باشد؟


به پاس اینهمه راهی که با تو آمده ام

 

 

هدیه قشنگی بود به من دادی

به پاس اینهمه راهی که با تو آمده ام

یه سکوت ابدی ، یه چشم انتظاری بی نهایت

به پاس اینهمه راهی که با تو آمده ام

مرا به دنیای دیگری فروختی به آدمهای دیگر به فکرهای دیگر

به پاس اینهمه راهی که با تو آمده ام

ومن همیشه ستایشت کردم .

مرا به شب سپردی به شبهای عاشقی

به شبهای تنهایی به شبهای عجیب به شبهای گریه

به پاس اینهمه راهی که با تو آمده ام.


شعر نیمه شعبان

 

بنام خدا

  

نیمه شعبان بود

مکه آنشب همه جا تابان بود

شب ممتاز و پر از رازی بود

چه شب نازی بود

سامره منتظر مهمان بود

لیک از چشم بشر پنهان بود

میهمان حجت حق

وارث سلسله مظلومین

پسر ثارلله

میزبان نور دگر از الله

حسن عسگری فرزند علی شیر خدا

مادرش ، دختر شمعون وفا

جانشین عیسی

نرجس با تقوا

چه شبی بود چه غوغایی بود

به سماوات گل آرایی بود

کره ارض تماشایی بود

شب نخوابید زشوق دیدار

چون که آگه شده بود از اسرار

مژده میداد به فجر از رخ یار

در طلوعش بشود طالع یار

نوعروس حامله بود

لیک در وی اثر حمل نبود

عسگری داد به عمش پیغام

زایمان هست پگاهان اتمام

شب تو بیتوته کن افطار بمان

یاور نرجس و بر ما احسان

عمه تردید نمود

شک و شبهه  به دلش راه گشود

ناگهان بانک شنید

بانک مولایش بود

عمه جان!

شک و تردید به خود راه مده

وعده حق نزدیک

پسری آید و نیک

 

قائم آل محمد متولد گردید

قائم آل محمد متولد گردید

حال این حرف من است

این تقاضا ز من مسکین است

بارالهی گله دارم زتو من معبودا

عرشیان عاشق مهدی بودند

اذن دادی به زیارت همه نائل گردند

بارالهی گرچه در نیمه شعبان جشن است

همه جا گلرنگ است

به خدا دل به ظهورش تنگ است

به ابی انت و امی مهدی

سرو جانم به فدایت مهدی(عج)

 

 

                                                                                   التماس دعا

 

              نوشته شده در سال چهارم دبیرستان.از شعرهای خودم تقدیم به آقا