مهربونه دلتنگ
مهربونه دلتنگ
سکوت میکنم ای مهربونه دلتنگم
مراچون تو همه ذوق نغمه خوانی رفت.
چه شد آن عشق , آهای مهربونه دلتنگم
وفاومهر من آن عطر مهربانی رفت.
شبی که تاسحر ای مهربونه دلتنگم
شدیم همره یاران آسمانی رفت.
طلوع آن شب و شبهاکه با نگاه خیال
شدیم همره گلهای آسمانی رفت.
فرشته ها که به ناز دوچشمشان بودیم
خمور بوسه ی نهانی نگاهی رفت.
زبان و درد دل ما کس نمیداند
صفا و همدلی و لطف و مهربانی رفت.
گل محبت و گلهای دوستی پژمرد
که باغبان گله مهربانی ما رفت.
سکوت میکنم ای مهربونه دلتنگم
بگو جوانی ما کو که زندگانی رفت.